در همین حال نگاه مردم بیشتر به مسائلی مانند تحریم، قیمت ارز و سطح تورم کلی جامعه است که جزو مسائل کلان اقتصاد است. این تضاد در مدل تصمیم‌گیری موجب اتخاذ تصمیمات اشتباه شده است.
شاید دولت به‌جای تشکیل ستاد عرضه مرغ، قرارگاه تامین امنیت غذایی و ... باید در چند زمینه تلاش بیشتری کند، تا به‌مرور شاهد بهبود عملکرد اقتصاد کلان باشیم و تصحیح اقتصاد خرد را به بازار و متولیان بازار که مردم هستند بسپاریم. دخالت دولت‌ها در بازار بورس، مسکن و مواد غذایی تا به امروز نتیجه‌ای جز به‌هم‌ریختگی و بدتر شدن اوضاع نداشته است. در حال حاضر هزینه اداره کشور توسط دولت بسیار بالا است و در این خصوص کاهش در ارگان‌های تصمیم‌گیر و شرکت‌داری دولتی در کنار بهبود درآمدهای ارزی می‌تواند مهم‌ترین تمرکز دولت باشد. در کوتاه‌مدت با کاهش هزینه‌های دولت و بهبود شرایط می‌توان جلوی رشد بی‌رویه تورم را گرفت و در سطح اقتصاد خرد می‌توان با تسهیل شرایط کسب‌وکار، حذف مالیات‌های بی‌شمار بر تولید و حذف نهادهای نظارتی بی‌شمار در فضای کسب‌وکار که موجب افزایش بهای تمام‌شده می‌شود به تعادل بازار کمک کرد. تعیین قیمت، تعیین نحوه عرضه و چگونگی اداره کردن بنگاه بهتر است در اختیار بازار و متولیان بازار که مردم هستند باشد و دولت در سطح خرد با ایفای نقش نظارتی از ایجاد رانت و انحصار جلوگیری کند.
در این میان به دلیل وضعیتی که در غلات و نهاده‌های دامی به وجود آمده و ارز دولتی نهاده‌ها حذف شده، امروز خرید گندم به قیمت جهانی حدود ۱۱۰۰دلار رسیده است. البته با در نظر گرفتن هزینه‌های دیگر ازجمله حمل‌‌ونقل، قیمت‌ها بیشتر از این هم خواهد بود. قیمتی که دولت برای جو و کنجاله سویا اعلام کرده در حقیقت برای خرید چند ماه پیش بوده و با قیمت‌های جدید همین محصولات حداقل ۲۰ تا ۳۰درصد افزایش قیمت دارد. حذف ارز ترجیحی منجر به آزادسازی قیمت‌ها در سطح قیمت‌های جهانی شده است که در کل سیاست درستی است، اما طرف دیگر ماجرا مردم هستند. آیا درآمد مردم در حد قیمت‌های جهانی است؟ واقعیت این است که فاصله بسیار زیاد است و همین امر موجب برهم خوردن بازار می‌شود. در حالی که دولت از افزایش قیمت مرغ استقبال کرد و سعی دارد به نفع تولیدکنندگان قیمت را بالا ببرد، اما در عمل مردم با نخریدن قیمت‌ها را زیر قیمت تمام‌شده آوردند و در این بین بازهم بخشی دیگر از مردم که تولیدکننده بودند از بین می‌روند. این همان دخالت بی‌جا در سطح اقتصاد خرد است، بنابراین ضرورت دارد از این پس تمام تلاش دولت بهبود شرایط اقتصاد کلان جامعه باشد و تمرکز خود را بر این موضوع قرار دهد.
وضعیت فعلی مصرف پروتئین در کشور مطلوب نیست. سرانه مصرف ما بسیار کمتر از استانداردهای جهانی است و این به دلیل پایین بودن قدرت خرید مردم است. به‌طورقطع تا رسیدن به تعادل بازار به جهت حمایت از دهک‌های پایین جامعه نیاز به یکسری اقدامات داریم که در این خصوص شاید اعطای کوپن خرید به‌طور موقت یا عرضه گوشت و مرغ تنظیم بازار برای گذر از این شرایط راه‌حل بدی نباشد. اما واقعیت این است که اتفاقات امروز حاصل چند سال تصمیمات اشتباه و اصرار بر عرضه ارز دولتی بوده که نه‌تنها سطح قیمت‌ها نگه داشته نشد بلکه موجب افزایش افسارگسیخته تورم شد.