این بخشی از سخنان محمدرضا مرتضوی، رئیس هیأت مدیره کانون انجمنهای صنایع غذایی ایران در گفتوگو با اقتصادسبز است. متن کامل این پرسش و پاسخ در زیر خواهدآمد:
با توجه به مشکلاتی که از ابتدای سال جاری برای صنعت آرد بهوجود آمده و پس از جراحی اقتصاد، هماکنون این صنعت از چه وضعیتی برخوردار است؟
بخشی از مسائل صنعت آرد مربوط به تکنولوژی و ظرفیتها و تواناییهای این صنعت است و بخش دیگر نیز به تأمین مواد اولیه و فروش محصولات برمیگردد.
در زمینه تکنولوژی همانگونه که شاهد هستیم با وجود تمامی مشکلات، صنعت آرد ایران از تکنولوژی بسیار مناسبی در دنیا برخوردار است و در این رابطه متخصصین بسیار خوبی در کشور وجود دارند. در اکثر زمینههای مربوط به ماشینآلات، تعمیرات، نگهداری و آسیابانی، کارشناسان و کارگران بسیار خوبی را در صنعت داریم و 30 هزار متخصص، کارگر و مهندس طی این سالها در این رابطه تربیت شدهاند. در واقع این افراد جزو سرمایههای بسیار خوب صنعت محسوب میشوند.
در زمینه ماشینآلات و ظرفیتها نیز هماکنون بیش از ظرفیت موردنیاز کشور در صنعت، سرمایهگذاری شده است و در این رابطه همواره خود بنده به مسئولین یادآوری کردهام که باید سرمایهگذاران را به سمت صنایع پاییندستی مرتبط با صنعت آرد سوق داد؛ زیرا بخش آردسازی به شکل آسیابانی متداول، نیاز به سرمایهگذاری بیش از این ندارد. هماکنون عدهای خاص علاقهمند به کار کردن در بخشهایی که در آن انحصار وجود دارد، هستند و گمان میکنند با توجه به نزدیک شدن به بخشهای مختلف شاید بتوان از این انحصار استفاده کرد. علاوه بر آن در حال حاضر صاحبان برخی کارخانجات – با وجود اینکه واحد آنان با ظرفیت خالی کار میکند -اقدام به تأسیس واحدهای جدیدی در اقصینقاط کشور کردهاند و این به نظر من منطقی نیست. برای مثال کارخانهداری که واحد او در تهران با 30 درصد ظرفیت کار میکند، اقدام به تأسیس کارخانه دیگری در مناطق مختلف کشور مینماید که هدف این شخص نمیتواندآسیابانی باشد.
در این میان واحدهایی نیز هستند که تنها از راه ارتقا و بهبود تکنولوژی و استفاده از تکنولوژیها مدرن و با تکیه بر تجربه در صنعت آرد، حرفی برای گفتن دارند. در این راستا حتی میتوانم افرادی را نام ببرم که از تجربیات و سابقه 60-50 ساله برخوردارند.
در رابطه با تأمین مواد اولیه صنعت توضیح دهید.
این امر با توجه به مدل قیمتگذاری در صنعت آرد و نان در انحصار دولت است، اما معنی آن این نیست که کارخانهدار نمیتواند گندم موردنیاز خود را از بازار تأمین کند، بلکه زمانیکه گندم را در حجم وسیع (7 میلیون تن) با قیمتهای سوبسیدی 650 تا 900 تومان توزیع میکنند، انگیزهای برای رقابت باقی نخواهد ماند. در بخش رقابتی آن هم گندم با قیمت 2 هزار و 500 تومان توزیع میشد که در آنجا نیز زمینهای برای رقابت نمیماند؛ زیرا دولت به قدری آرد را ، حتی به صنفی که اقدام به صادرات محصول خود میکرد، ارزان عرضه میکرد که این اجازه به صنعت آرد داده نمیشد تا در یک محیط رقابتی با تولید آردهای تخصصی قرار گیرد و بیشتر باید در همین گندمهایی که در انحصار دولت بود، جذب مشتری انجام میگرفت و بعد بهصورت سهمیهای در اختیار بخشهای مختلف اعم از نان و صنایع مرتبط با نان و حتی مرتبط با آرد مثل پاستا، شیرینی و شکلات و… قرار میگرفت. تمامی اینها از آرد ارزان قیمت استفاده میکردند. همانگونه که قبلاً نیز به عرض رساندم مناسبتی ندارد که گندم را به قیمتی حدود 400 دلار وارد کرده و سپس آن را به قیمت 100 دلار عرضه کنیم و اقدام به صادرات ماکارونی نماییم. در این زمینه حتی مقالات متعددی، ارائه و منجر به این شد که آرد صنف و صنعت آزاد شود. با اینکه خیلی از افراد به سخنان من انتقاد کردند، اما در واقع این امر منطقی نبود و باعث از بین رفتن فضای رقابتی در صنعت آرد کشور میشد. بعد از جراحی اقتصاد، آرد خبازی مربوط به نانهای سنتی به همان قیمت اولیه باقی ماند و این درحالی است که برخی نانواییهای سنگکی، نان را کیلویی 25 تا 30 هزار تومان به فروش میرسانند، اما متأسفانه آرد نانهای فانتزی و حجیم را که در گذشته سرمایهگذاریهای سنگینی برای توسعه مصرف آن صورت گرفت، به 16 هزار تومان افزایش دادند و در همان هنگام که سهمیه آرد نانهای حجیم قطع شد، بر سهمیه نانهای سنتی در بعضی موارد افزوده شد. البته گفتنی است که این امر بعداً اصلاح خواهد شد و هماکنون دستگاههای نظارتی با بررسیهای بهعمل آمده به این نتیجه رسیدهاند که در بعضی مناطق شهر تهران، پخت برخی از واحدهای سنتیپز که سهمیههای زیادی دریافت کرده بودند، متناسب با سهمیه آنان نبوده است.
راهکاری که برای حل این معضل پیشنهاد میکنید، چیست؟
مسألهای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که قیمت آرد باید بهصورت آزاد باشد و قیمت گندم با توجه به عرضه و تقاضا در بازار توسط خودکارخانجات، نه از طریق انحصارات دولتی، تعیین شود و در بحث قیمتگذاری تضمینی از واحدهای ذینفع مثل کارخانجات آرد، ماکارونی، شیرینی و شکلات و… در جلسات مربوط به تعیین قیمت پایه و قیمت خرید تضمینی حتماً دعوت به عمل آید. متأسفانه هماکنون در این جلسات، فقط وزارت جهادکشاورزی و گندمکاران براساس تصورات موجود، اقدام به تعیین قیمت گندم میکنند و از کارخانجات آرد و انجمنهای مرتبط با صنعت آرد، دعوت نمیشود.
به نظر شما قیمت گندم بر چه مبنایی باید تعیین شود؟
قیمت گندم در دنیا دائماً در حال تغییر و کاهش و افزایش یافتن است. در ایران هم باید بههمین صورت باشد. در همه جای دنیا گندم دوروم، 30 درصد گرانتر از گندم معمولی است، اما در ایران قیمت آن تنها 4 تا 5 درصد بالاتر تعیین میشود. با اینکار در واقع حق کشاورزِ دوروم کار، ضایع خواهد شد. عامل قیمت، تنها باعث رشد و توسعه کشت گندم نمیشود، قیمت باید متغیر باشد و کشاوزان و تجار از بالا و پایین شدن قیمت گندم مثل همه جای دنیا منفعت کسب کنند. در هیچجای دنیا برای گندم با کیفیتهای متفاوت، یک قیمت ثابت در نظر گرفته نمیشود و فقط در ایران بدینصورت است.
یعنی در تعیین قیمت گندم، کیفیت باید در نظر گرفته شود و متغیر باشد؟
بله؛ قیمت باید به تبعیت از بازارهای جهانی، متغیر باشد. متأسفانه عدم توجه به این مسأله به زراعت ایران آسیب وارد میسازد. دولت معمولاً هر زمان به دلخواه خود و آن هم بدون منطق خاصی، قیمت را کاهش یا افزایش میدهد. در این میان متأسفانه شاهد اتفاقات ناخوشایندی خواهیم بود و سایر صنایع مرتبط با گندم و آرد و نان زیان میبینند؛ بهطوری که هماکنون بسیاری از صنایع مربوطه مثل شیرینی و شکلات و… به جهت افزایش قیمت گندم بیش از نُرم جهانی، قادر به صادرات محصولات خود نیستند.
به نظر من درآینده نزدیک با یکسانسازی نرخ ارز و برداشتن تحریمها باید به سمت عادیسازی در بخشهای مختلف همچون صنایع غذایی، خودروسازی و… پیش رفت. کشور ما نباید تافته جدا بافته از همه دنیا باشد. اکنون در مسائلی همچون نرخ بهره، کاهش ارزش پول ملی، افزایش نرخ ارز و.. متفاوت از سایر کشورها عمل کرده و تافته جدا بافته هستیم.
دلار حدود 7 هزار تومانی، 30 هزار تومان افزایش یافت، اما هنوز هم ادعا میشود که باید نرخ آن را کنترل کرد و این در حالی است که کاهش و افزایش قیمت دلار، دست مردم نیست و دولت مسبب آن است. در هر صورت، تمامی ادعاهای عجیب و غریب در حوزههای مرتبط با اقتصاد از جمله اقتصاد کشاورزی باید اصلاح شود.
اگر بخواهیم شاهد رشد و توسعه در کشت گندم و محصولات غذایی باشیم باید به مسائلی همچون الگوی کشت، یکپارچهسازی زمینهای کشاورزی، ایجاد تعاونیهای واقعی (نه تعاونیهایی که منجر به رانتهای عجیب میشوند) توسعه کاربرد تکنولوژیهای مدرن در زمینه کشاورزی و سیستمهای مدرن آبیاری در رابطه با موضوعات مرتبط با کشت دقت کنیم. درصورت عدم توجه به این امر متأسفانه وارد کننده 20 میلیون تن غله و کالاهای اساسی در سال خواهیم بود و مجدداً عقبگرد به سالهای پیش خواهیم داشت؛ مانند زمانی که درحال برگزاری جشن خودکفایی گندم بودیم و بعد به این نتیجه رسیدیم که باید 7 میلیون تن گندم در سال وارد کنیم.
غیر از مواردی که به آن اشاره شد باید به فکر استفاده از عکسهای ماهوارهای برای کنترل زمینهای کشاورزی و استفاده از روشهایی برای بهبود حاصلخیزی خاک باشیم و اگر به اینها توجه نشود، چرخه بیابانی شدن زمینهای کشاورزی ادامه پیدا میکند و تالابها و دریاچهها خشک میشود که تمامی اینها به ضرر کشور است.
عامل قیمت، یکی از عوامل مشوق و تعیین کننده در حمایت از کشاورزان است، اما در بسیاری از نقاط دنیا، قیمت آزاد است و حمایت دولت در قالب حمایت از شرکتهای تعاونی بزرگ زراعی است. شرکتهای بزرگ زراعی در ایران دارای سابقه 60 ساله هستند.
کشورهای اروپایی و سرمایهداری، توجه ویژهای به توسعه فعالیت تعاونیهای زراعی برای حمایت از زراعت و اقتصاد روستاها و نگهداشتن روستاییان در روستا دارند. در کشور ما نیز باید به این صورت باشد. متأسفانه در ایران، شاهد ابداعات عجیب و غریبی هستیم که در هیچ جای دنیا یافت نمیشود؛ ابداعاتی همچون بانکداری اسلامی که طی آن اقدام به دریافت 30 درصد بهره از مشتریان میشود یا در بحث خودروسازی، وجود برخی انحصارات، اجازه فعالیت به شرکتهای بینالمللی را در ایران نخواهد داد. این امر در نهایت، نارضایتی مردم را بهدنبال دارد. در کشاورزی و صنعت آرد و نان نیز وضع به همین منوال است. آرد و نان باید آزادسازی شود تا نانوایان بتوانند با هم رقابت کنند و مصرفکننده نیز از هرجا که مایل بود، نان را تهیه کند و همچنین توان خرید در مردم وجود داشته باشد.
در سخنان خود به ظرفیت صنعت آسیابانی اشاره کردید؛ هماکنون میانگین ظرفیت این صنعت با توجه به اینکه ظرفیتهای ایجاد شده، بدون استفاده مانده است، چقدر است؟
در حال حاضر برخی از کارخانجات با ظرفیت بالای 50 تا 60 درصد کار میکنند که این امر بهواسطه کیفیت آرد آنان است، اما برخی از کارخانهها با ظرفیت کمتری کار میکنند. از طرفی هماکنون دو برابر نیاز خود در کشور، کارخانه آرد داریم و دیگر صلاح نیست در زمینه سختافزار کارخانجات آردسازی سرمایهگذاری شود و باید در بحث نرمافزار آن اقدام به سرمایهگذاری کرد.
چنانچه نکته ناگفتهای مانده است، توضیح دهید؟
هماکنون حدود 400 هزار کارگر زحمتکش در بخش نانوایی کشور کار میکنند. متأسفانه باید گفت که نان حجیم در کشور را با تبعیض به گوشه رینگ کشیده و بسیاری از شرکتها و کارگاههای پخت نان فانتزی بهدلیل اخذ سیاستهای اشتباه، به تعطیلی کشیده شدند. در همان هنگام که سهمیه نان فانتزی در تهران تغییر کرد، سهمیه نان سنتی 3 تا 4 درصد افزایش یافت. به نظر من در این رابطه باید نظر نانوایان را پرسید.
در واقع مشورت در امور، ضرری ندارد. هیچکس از مشورت کردن و اختصاص دادن زمان کوتاهی برای نشست با افراد صاحبنظر و آشنا به صنعت، ضرر نکرده است. جلسات ماهانه که قرار بود وزیر جهادکشاورزی با بخش خصوصی برگزار کند با افراد منتخب بخشهای اقتصاد کشور همچون ما برگزار نشد.