شنبه / ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ / ۱۲:۰۹
سرویس : اقتصاد
کد خبر : ۱۱۴۷۲۵
گزارشگر : ۳۵۱۶
اقتصاد سبز
سرویس اقتصاد
مهندس علیرضا مروت‌پور، دبیر انجمن نان‌های صنعتی و ماشینی کشور

تولید نان پشت دیوار بی‌عدالتی

« نقش دولت در صنعت نان، تنها نقش نظارتی نیست، بلکه در واقع تصدی‌گری این بخش را در اختیار دارد. متأسفانه اکثر عوامل تولید در صنعت نان گران شده است؛ به طوری که از اول سال تاکنون خمیرمایه، کنجد و سایر مواد، به کرّات افزایش قیمت پیدا کرده است و همه این‌ عوامل باعث شده است که فعالیت در این صنعت، بسیار مشکل شود.»

فرازهایی از سخنان مهندس علیرضا مروت‌پور، دبیر انجمن نان‌های صنعتی و ماشینی کشور و مدیرعامل «نان‌آوران» را در گفت‌وگو با «اقتصاد سبز» خواندیم. در ادامه، توجه علاقه‌مندان را به متن کامل این پرسش و پاسخ جلب می‌کنیم:
 
تحلیلی از وضعیت صنعت نان از ابتدای سال تاکنون ارائه نمایید و بفرمائید در پروسه تولید با چه فراز و نشیب‌هایی مواجه بوده‌اید؟
امروز صنعت نان، حکم بیماری را دارد که حتی با مراجعه به دکتر نیز نمی‌تواند شرح درستی از بیماری خود بیان نماید و در واقع، تمام اعضا و جوارح این بیمارِ در حال احتضار از کار افتاده است. شاید حتی کشورهای بسیار غیرتوسعه‌یافته نیز شاهد این همه فراز و نشیب نباشند و اگر هم مشاهده کنند، به واسطه نداشتن امکانات، افراد متخصص ، صنعتگر و نقدینگی است که منظور از نقدینگی، بودجه بانک مرکزی نیست، بلکه منظور، دارایی‌های خدادادی است که در کشور ما وجود دارد؛ دارایی‌های طبیعی که تنها با برنامه‌ریزی‌های درست می‌توان از آن‌ها بهره برد.
در رابطه با این سؤال شما که وضعیت صنعت کشور را چگونه می‌بینید، باید اعلام کنم که اصلاً فردا را هم نمی‌توان در کشور پیش‌بینی کرد، چه برسد به سال آینده که واقعاً مبهم و غیرقابل تصور است. همان گونه که می‌دانید از ابتدای سال جاری، بلای بزرگی بر سر گندم، آرد، قیمت‌ها و…. آوردند که همه این‌ها جدا از مسائل کیفی گندم و آرد کشور است، چون کسانی که نان‌های حجیم و نیمه حجیم صنعتی تولید می‌کنند تعدادشان زیاد نیست و می‌دانیم که فقط نوع آرد است که باعث می‌شود نان مرغوب و معقول را به بازار عرضه نماییم که ضایعات به همراه نداشته باشد، زیرا گندم را دولت با هزینه زیاد به دست آسیابان رسانده و او هم آرد را به دست ما می‌رساند. ما نیز باید نان را به دست مردم برسانیم و در هر یک از این‌ها اگر ضایعاتی به وجود آید، لطمه آن مستقیماً به هر قشر از مردم کشور وارد می‌شود. بنابراین ما باید در کار خود دقت کنیم. کیفیت گندم و آرد در کیفیت نان اهمیت بسزایی دارد. باید گندم باکیفیت به کارخانجات عرضه شود تا آرد خوبی حاصل شود و آن وقت از نانوا انتظار تولید نان باکیفیت داشته باشند. هرچقدر آرد بی‌کیفیت‌تر باشد، واحدهای تولید نان ناچاراً باید از مواد مکمل و افزودنی‌های مجاز بیشتری استفاده کنند که این امر نیز به واسطه واردات مواد افزودنی و مکمل‌ها روی قیمت نان اثر می‌گذارد و به جرآت می‌توان گفت که هم‌اکنون قیمت این مواد صد برابر شده است.باید بگوییم که نقش دولت در صنعت نان، تنها نقش نظارتی نیست، بلکه در واقع تصدی‌گری این بخش را در اختیار دارد و با در اختیار گذاشتن آرد به نانوایان، تماماً قصد کنترل آن را دارد. اخیراً دیدیم که قیمت گندم از حدود 12 هزار تومان به بیش از 15 هزار تومان رسید و متأسفانه از اول سال، نوسان قیمتی بسیاری را تجربه کردیم.
 
قیمت آرد در ابتدای سال چقدر بوده است؟
شاید در ابتدای سال تصور می‌کردیم که می‌توانیم آرد را با قیمت 2 هزار و 400 تا 2 هزار و 500 تومان تهیه کنیم، ولی این رقم هم‌اکنون به بالای 15 هزار تومان رسیده و هرچقدر یک واحد تولیدی بخواهد نان باکیفیت‌تری تولید کند باید آرد را با قیمت بالاتری خریداری نماید. متأسفانه دولت نیز با این که ادعای کنترل این امر را داشته است، اما نمی‌تواند وضعیت را سامان بخشد؛ زیرا باید آرد را در اختیار واحدهای نانوایی قرار داده تا بتوانند از آن استفاده کنند. از طرفی، آسیابانان هم برای تولید آرد باکیفیت اغلب در خط تولید خود ناچار به اضافه کردن افزودنی‌هایی هستند و در غیر این صورت، آرد تولیدی از طرف نانوایان مرجوع می‌شود. با تمامی این اتفاقات، اجازه افزایش قیمت محصول خود را نیز نداریم. اکثر عوامل تولید گران شده است؛ به طوری که از اول سال تاکنون خمیرمایه، کنجد و سایر مواد، به کرّات افزایش قیمت پیدا کرده است. افزایش قیمت آب، برق و… نیز به صورتی بوده است که نمی‌توان رقم مشخصی برای آن بیان کرد و اگر قبوض را پرداخت هم نکنیم، قطع می‌کنند.

 

همه این‌ها باعث شده است که فعالیت در این صنعت، بسیار مشکل شود؛ به طوری که برخی از واحدها، قبوض آب یا برق‌شان 10 برابر افزایش یافته و در این میان تکلیف تولیدکننده مشخص نیست. شاید دستگاه‌های دولتی برای این افزایش قیمت دلیلی داشته باشند، اما تکلیف منِ تولیدکننده مشخص نیست. اگر نان را هم گران کنیم از جانب مصرف‌کننده مورد مؤاخذه قرار می‌گیریم و گمان می‌کنند که ما مقصر گرانی هستیم. در حالی که بهترین حالت برای تولید کننده این است که بتواند محصولات خود را با قیمت و کیفیت مناسب‌ عرضه نماید تا در بازار از جایگاه بهتری برخوردار شود. هیچ‌کس مایل نیست که قیمت محصول خود را افزایش دهد، زیرا در این صورت مشتریانش را از دست خواهد داد. معمولاً صاحبانِ برند، هزینه‌های زیادی برای تهیه تجهیزات خود می‌کنند و حفظ برند برایشان اهمیت زیادی دارد، چون پشت هر برندی، سعی و تلاش و مایه گذاشتن از جان و سرمایه خوابیده است. از طرفی دولت نیز با وضع بخشنامه‌ها و مصوبات غیرمنطقی برای صنعت، هرروز یک داستان جدید ایجاد می‌کند و امروز ادامه فعالیت برای تولیدکنندگان نان‌های صنعتی با مشکلات فراوانی مواجه است. در واقع، سودی از این کار به دست نمی‌آید که بتوان سرمایه‌گذاری در این بخش را جبران کرد و اگر سرمایه خود را در جاهای دیگر، غیر از تولید هزینه می‌کردیم، بیشتر جواب می‌گرفتیم.

 

امروز سرمایه‌گذار راغب است در تمامی سطح شهر تهران، حتی در پایین‌ترین مناطق آن، روی ساختمان‌های قدیمی و فرسوده، سرمایه‌گذاری نماید، اما هیچ کس حاضر نیست کارخانجات و واحدهای تولیدی نان‌های حجیم را که با سرمایه بسیار زیاد راه‌اندازی شده‌اند خریداری کند. سؤال اینجاست که مگر ما در این کشور سرمایه‌دار نداریم؟! پس چرا کسی این کارخانجات را خریداری و اقدام به راه‌اندازی آن‌ها نمی‌کند؟! بنابراین حتماً سرمایه‌گذاری در این زمینه سودی ندارد. اکثر مردم هم‌اکنون دنبال اجاره مغازه در قسمتی از شهر هستند تا در آن کسب و کاری راه بیندازند. به نظر من حتی اگر امروز یک دهنه مغازه را برای خرید و فروش نان اختصاص دهیم، بی‌دردسرتر از راه‌اندازی یک کارخانه تولید نان صنعتی است.

 

به نظر من امروز، تنها نهادی که کاری به کار ما ندارد، پزشکی قانونی است، اما تمامی سازمان‌ها از جمله بهداشت، محیط زیست، اداره استاندارد، سازمان غذا و دارو، اداره بازرگانی، اداره صمت، وزارت جهاد کشاورزی و … با مداخله در کار ما ایجاد مشکل می‌کنند. هدف و رسالت اصلی تولیدکنندگانی همچون ما، تولید نان‌های حجیم یا نیمه حجیم برای کسانی است که این نوع نان را می‌پسندند. البته قبول داریم که هیچ وقت ارزش کارِ ما با نان‌های سنتی برابری نمی‌کند، زیرا آنان، یک عمر را پای این‌کار گذاشته‌ و زحمات بسیاری کشیده‌‌اند و متأسفانه سختی کار دارند و صبح تا شب خود را پای تنور می‌گذرانند، اما صحبت من این است که ما تولیدکنندگان نان‌های حجیم و نیمه‌حجیم نیز با یکسری مجوز و بخشنامه و مصوبه از سوی دولت، این کار را راه انداختیم و از طرفی، این نوع نان نیز مشتریان خاص خود را دارد؛ بنابراین اگر قرار است حمایتی از نان‌های سنتی انجام گیرد، نباید این حمایت را از نان‌های حجیم و نیمه حجیم صنعتی دریغ کرد.
 
به عبارتی اکنون سیاست‌ها، برخلاف سیاست‌های یک دهه گذشته است؟
در حقیقت، ایده تولید نان‌های صنعتی در رژیم گذشته، به خاطر کم کردن هزینه و سختی کارِ نانوایی‌های سنتی شکل گرفت، تا به تدریج بتوان آن را جایگزین نان‌های سنتی کرد، اما متأسفانه توجهی به آن نمی‌شود. چرا باید این‌گونه واحدها، آرد را به قیمت کیلویی 16 هزار تومان خریداری کنند؟ اگر آرد به قیمت کمتری خریداری شود قطعاً دولت با نظارت می‌تواند کار این واحدها را رصد نماید. مگر کل سهمیه آرد واحدهای حجیم و نیمه حجیم چقدر می‌شود؟!
در واقع، جواب من به این سوال شما در رابطه با چگونگی وضعیت صنعت، این است که متأسفانه ما را در مسابقه دوی نابرابر با واحدهای نان سنتی قرار دارند و از ما انتظار دارند که با آنان رقابت کنیم.
بخش زیادی از مواد اولیه‌ مورد استفاده در نانوایی‌های حجیم و نیمه‌حجیم صنعتی، پایه خارجی دارند و اصلآً قابل مقایسه با بخش سنتی نیستند. موادی که ما استفاده می‌کنیم از جمله روغن، کنجد، خمیرمایه -که در واحد‌های سنتی‌ کاربرد بسیار کمی دارد- و یا کارتن، سلفون، هزینه واحدهای R&D، کنترل کیفیت، مسئول فنی و … بسیار بالاست و دیگر جای سوال باقی نمی‌ماند که چرا قیمت نان صنعتی بالاتر است و با یک آنالیز می‌توان به اصل ماجرا پی برد. در نهایت این که وضع این صنعت به هیچ وجه خوب نیست.

محصولات تولیدی «نان‌آوران» امسال نسبت به سال قبل، چند درصد افزایش قیمت داشته و افزایش هزینه‌های تمام شده چقدر بوده است؟
به نظر من، محصولات ما بیش از 10 تا 15 درصد افزایش قیمت نداشته است و قیمت درج شده روی محصولات کاملاً این را نشان می‌دهد، اما تورمی که به ما تحمیل شده، هزینه‌های تمام شده را بسیار افزایش داده است؛ به طوری که اصلاً قابل مقایسه با سال قبل نیست.
دولت، راهی غیر از این ندارد و یا باید خودش کمک کرده و واحد‌های ما را ببندد که بعد ما را متهم به این نکنند که توانِ کار کردن نداشته و واحد خود را تعطیل کرده‌ایم. یا این که ما ناچاریم وضع موجود را تحمل کنیم، اما قطعاً افراد جدید نمی‌توانند این کار را ادامه دهند، زیرا تحمل این همه فشار را ندارند. ما نیز متأسفانه ناچاریم با چنگ و دندان، کار خود را پیش برده و حفظ ‌کنیم. داشتن حدود هزار و 600 نفر پرسنل و دادن حقوق به آنان و یا پرداخت بیمه و مالیات برای سرپا ماندن، کار بسیار سختی است.
 
این تعداد پرسنل مربوط به واحد شماست؟
حدود هزار و 500 نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم با ما کار می‌کنند که تعدادی از آنان تأمین‌کننده و یا کسانی هستند که برای ما محصول تولید کرده و تحت برند ما با ضوابط دولتی می‌فروشند. در نهایت این که بالای هزار نفر با این مجموعه کار می‌کنند و اگر بخواهیم به صورت کلان نگاه کنیم، چندین واحد را تحت پوشش داشته و در شهرستان‌ها، نمایندگی و شعب داریم که تعدادی نیز به این صورت با ما کار می‌کنند.
از طرفی، ناچاریم به افرادی که در مجموعه ما کار می‌کنند، حقوق دهیم و با این که می‌دانیم حقوقی که به آن‌ها می‌دهیم، زیاد نیست، اما به قدری دست و بالمان بسته است که توان بیشتری برای پرداخت نداریم. در واقع، تفاوت ما با واحدهای سنتی در این است که باید نان را با در نظر گرفتن فاکتورهای زیادی همچون بسته‌بندی و تمام مواردی که پیش از عرض کردم، تولید کنیم و سپس نان را به فروشگاه‌های زنجیره‌ای تحویل داده که آنان نیز 29 تا 30 درصد دریافت کرده و از طرفی، وجه فروش نان را مدت‌دار پرداخت می‌کنند و باید با این شرایط نان تولید کنیم. در حالی که نانوایی‌های سنتی، شرایط سهل‌تری برای تولید دارند و وجه نان را در زمان فروش تحویل می‌گیرند. متأسفانه دولت نیز با وضع مصوبه‌ها و بخشنامه‌های گوناگون، تنها ایجاد مشکل می‌کند و در واقع هیچ یک از دولت‌ها تاکنون کاری برای ما انجام نداده‌اند. اکنون آرد را به قیمت قنادی‌ها تهیه می‌کنیم و یا قیمت گاز، برق و آب را هم مثل بقیه با ما حساب می‌کنند.
 
یعنی دولت هیچ‌گونه تسهیلاتی برای نان‌های حجیم و نیمه حجیم در نظر نگرفته است؟
نه؛ فقط ما یک تسهیلات برای دولت قائل شدیم و آن مداخله در کار ماست و هرکسی می‌تواند برای ما تصمیم بگیرد.
 
به عنوان دبیر انجمن نا‌ن‌های صنعتی و ماشینی کشور، فکر می‌کنید اگر در سال آینده نیز وضعیت به همین صورت باشد، چه اتفاقی خواهد افتاد و برای این که شرایط عادلانه‌تری در مقایسه با نان‌های سنتی داشته باشید،پیشنهادتان به دولت چیست ؟
از سال 1357 تاکنون حتی در زمان جنگ تحمیلی هم کار تا این اندازه سخت نشده بود و از سال 98 تاکنون، بحران‌های بسیاری را پشت سر گذاشتیم. اول این که تحریم‌ها، خیلی شدت گرفت. سپس، بیماری کرونا به وجود آمد. از طرفی نیز بخشنامه‌ها و مصوبات بسیار اشتباهی را برای ما وضع کردند که برخی از این بخشنامه‌ها بعد از تصویب، چنان بلایی به سر شرکت‌ها ‌آورد که باعث نابودی آن‌ها شد. مثلاً طبق یک فرمول ما قیمت روی محصول یا درب کارخانه و قیمت مصرف‌کننده را داریم؛ در حالی که این موضوع با توجه به شرایط تولیدکنندگانی همچون ما همخوانی ندارد و برندهایی مثل ما که عده‌ای برایشان تولید کرده و آنان اقدام به فروش می‌کنند، امکان این که تولیدکننده قیمت درب کارخانه را درج کند و ما نیز به آن قیمت بفروشیم، وجود ندارد. این امر با توجه به هزینه‌هایی که متحمل می‌شویم و یا بحث بازاریابی و فروش و همچنین انبار، تخلیه، بارگیری، سبد کردن و… دور از منطق است. از طرفی، فروشگاه‌های زنجیره‌ای و یا سوپرمارکت‌های خرد نیز درصدی را برای این کار در نظر می‌گیرند و اگر برایشان سود نداشته باشد، اصلاً اقدام به فروش نمی‌کنند. تمام این‌ها نشان می‌دهد که این سیاست بسیار اشتباه است و باید برای آن چاره‌ای بیندیشند.
از اول سال تاکنون نیز به دفعات، قیمت مواد اولیه افزایش یافته است. با همه این‌ها اگر بخواهیم مواد باکیفیت‌تری تهیه کنیم باید بهای بیشتری بپردازیم و با این روند کسی نمی‌تواند پاسخگوی خسارت به واحدهای تولیدی باشد.
(شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲) ۱۲:۰۹

پست الکترونیک را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید


خبر 1

خبر برگزیده

بازار ارز

سرویس نمایشگاه و همایش‌ها