۱. ماجرا از کجا شروع شد؟
چند روز پیش، خبرگزاری فارس گزارشی منتشر کرد که نشان میداد شرکت گلرنگ از ۱۱ بانک کشور تسهیلات کلان دریافت کرده است. در این میان، بانک دی بر اساس اطلاعات اعلامشده در سایت بانک مرکزی، ۵۵۴۰ میلیارد تومان به شرکت گلرنگ تسهیلات داده بود—رقمی که به سرعت توجه رسانهها و افکار عمومی را جلب کرد.
۲. واقعیت پشت «آمار رسمی»
اما واکنشها ادامهدار شد؛ شرکت گلرنگ اعلام کرد که تسهیلات دریافتی از بانک دی بسیار کمتر—کمتر از ۷ درصد رقم اعلامشده—بوده و این رقم واقعیت ندارد. بانک دی هم تازه اعلام کرد که فقط ۱۸۸ میلیارد تومان به گروه صنعتی گلرنگ تسهیلات پرداخت کرده و باقی مبالغ مربوط به حوزههای دیگر است.
۳. خطای آماری یا خلأ نظارتی؟
این اتفاق آشکارا از یک خطای ثبت دادهها ناشی شده است؛ اما سؤال اساسی اینجاست: چگونه ممکن است خطایی به این بزرگی (۵ هزار میلیارد تومان!) بدون بررسی در سایت بانک مرکزی قرار گیرد و حتی توسط متولی اصلی نظارت، تأیید و بازنشر شود؟
۴. الزامات قانونی افشا و تضاد واقعیت
طبق قانون، بانک مرکزی باید فهرست کامل تسهیلات کلان بالای ۱۰۰ میلیارد تومان را منتشر کند، حتی اگر بانک اساساً امکان چنین پرداختهایی را نداشته باشد! این، دوباره نشان میدهد برخی آمار، بیشتر برای رفع تکلیف اداری منتشر میشوند تا شفافیت واقعی و کنترل دقیق.
۵. آسیبهای خطا در نظام آماری
خطاهای پر تکرار در ثبت و انتشار آمارهای بانکی، آسیب جدی به اعتماد عمومی و اعتبار بانک مرکزی میزند.
بانکها بعضاً ذینفع عدم انتشار اطلاعات واقعی هستند و میتوانند با خطا یا تعمد، بعضی رقمها را درست ثبت نکنند.
مسلم است که خطا در آمار تسهیلات کلان، امکان سوءاستفاده یا پنهانکاری در تخصیص منابع را افزایش میدهد.
۶. پرسش کلیدی: چه باید کرد؟
در شرایطی که مراجع رسمی از جمله بانک مرکزی نظارت دقیقی ندارند و بانکها نیز تمایلی به افشای کامل و شفاف ندارند، چگونه میتوان به آمارها اعتماد کرد؟
راهحل کلیدی، راهاندازی سامانههای دقیقتر راستیآزمایی دادهها، پایش سیستمی و امکان پیگیری و بررسی مستمر توسط نهادهای مستقل است.