سالهاست که صنعت و تولید در کشور ما با حضور پررنگ دولت در جزئیترین امور اداره میشود؛ از صدور مجوزها گرفته تا تعیین قیمتها و راهبردهای تولید. این نحوه حضور، اگرچه در ظاهر با هدف حمایت از تولیدکننده شکل گرفته، در عمل مانعی بزرگ در مسیر رشد بوده است. باور من این است که دولت هر چه بیشتر از عرصه اجرا فاصله بگیرد، فضا برای شکوفایی و رقابت بخش خصوصی بازتر میشود. وظیفه دولت نه ورود به میدان تولید، بلکه هموار کردن مسیر آن است.
نقطه آغاز رشد؛ اعتماد به توان بخش خصوصی
در تجربه شخصی، بارها دیدهام که هر زمان مداخله دولت کاهش یافته، حرکت کسبوکارها روانتر شده است. بخش خصوصی ذاتاً وابسته به بازار و رضایت مشتری است؛ همین وابستگی، نیروی خلاقیت را در تولیدکننده زنده نگه میدارد. وقتی برای رضایت مشتری تلاش میکنیم، ناگزیر کیفیت، نوآوری و رقابت را جدیتر میگیریم. این همان نیرویی است که توسعه واقعی از آن زاده میشود، نه از دستورالعملها و بخشنامهها.
اقتصاد رقابتی در سایه آزادی عمل
شکستن دیوارهای محدودیت و قیمتگذاریهای دستوری، نخستین گام برای آزادسازی توان بخش خصوصی است. زمانی که قیمتها کارکرد واقعی خود را در بازار پیدا کنند، کیفیت بهصورت طبیعی رشد خواهد کرد. هیچ بخشنامهای نمیتواند انگیزه کیفیت را جایگزین رضایت واقعی مشتری کند.
تجربه جهانی و آینده صنعت ایران
نگاهی به اقتصادهای پیشرفته نشان میدهد که موتور توسعه آنها، اعتماد به بخش خصوصی و کوچک شدن نقش اجرایی دولت بوده است. وقتی دولت تنها نقش ناظر و مشاور را ایفا کند، تولیدکننده با احساس مسئولیت بیشتری وارد میدان میشود. این الگو، همان مسیری است که صنعت ایران نیز باید در پیش گیرد؛ مسیری به سوی استقلال تولید و شکوفایی ملی.
آینده روشن در سایه حضور کمرنگ دولت
کاهش حضور دولت در عرصه تولید، یک ضرورت غیرقابلانکار برای رسیدن به اقتصاد پویا و بخش خصوصی رقابتی است. روزی خواهد رسید که دولت تنها نقش راهبر و ناظر را داشته باشد و تولید بر دوش فعالان واقعی اقتصاد کشور قرار گیرد. این اتفاق نه تهدید، بلکه فرصت بزرگی برای رشد تولید و رونق اقتصادی ایران خواهد بود.